جرم یک نوع از رفتاری خاص میباشد که ازمناظر مختلف و نسبت به علوم گوناگون مثلا؛ روانشناسی،جامعه شناسی،حقوق، . میتوان آن را تعریف کرد.

 

جرم از منظر روانشناسی؛

به رفتاری اطلاق میشود که فرد تحت تاثیر محرکهای روانیمرتکب میشود ،ودر واقع بدین نحو

به واکنش در مقابل این محرکها میپردازد، این محرکها یا درونی بوده واز خود فرد سرچشمه میگیردمانند،ارتکاب عمل تحت تاثیر هیجانات فرد ویا خارجی بوده و از محیط اطراف وی یا سایر عوامل خارجی نشات میگیرد ، مانند گفتار یا رفتار تحریک آمیز بزه دیده ، در هر صورت آنچه مهم مینمایاند از منظر روانشناسی جرم آن رفتاری است که تحت تاثیر عوامل درونی یا بیرونی روانی به وقوع میپیوندد.

فلذا ممکن است بسته به عرف جامعه واکنشی معقول به حساب آید اما از لحاظ قانونی باعث مسئولیت کیفری مرتکب گردد.

آنچه در این تعریف بیش از هر امر دیگری جلب توجه میکند آن است که در علم روانشناسی بیش از هر امر دیگری عوامل ارتکاب جرم‌‌ مورد توجه قرار گرفته ونه خود عمل.

 

جرم از منظر جامعه شناسی؛

در جامعه شناسی جرم به عملی اطلاق میگردد که  ارتکاب آن وجدان جمعی حاکم بر جامعه را تحت تاثیر منفی خود قرار داده و موجب اخلال در نظم جامعه میگردد.

افراد با پیوستن به جامعه قرار داد اجتماعی را پذیرفته و بدین نحو منافع و مصالح جامعه را بر منافع و مصالح خود ترجیح میدهند، در واقع پذیرفتن قرارداد به جامعه پیوستن، محدودیت آذادیهای فردی را توجیه کرده ومقتضای آن مطیع بودن افراد عضو جامعه در برابر قوانینی است که افراد جامعه بصورت مستقیم یا غیر مستقیم وضع میکنند، لذا ارتکاب رفتاربر خلاف قانون وضع شده توسط جامعه به سبب نادیده گرفتن مقررات اجتماعی  موجب اخلال در نظم جامعه شده وجرم تلقی میشود و به دنبال آن مرتکب از سوی جامعه به کیفر میرسد چرا که دست به نقض مقرراتی زده که خود او به دنبال آمدن در جامعه پذیرفته است.

 

جرم از منظر حقوقی؛

جرم از این دریچه به رفتاری گفته میشود که بر پایه مبانی از قبیل؛ اصل نفی ضرر، حفظ کرامت انسان،اخلاقگرایی قانونی ، پدر سالاری  حقوقی ،. در قانون برای آن مجازات در نظر گرفته شده باشد، صر فنظر از اینکه تحت تاثیر عوامل روانی،اجتماعی، به وقوع پیوسته باشد ویا خیر ، از لحاظ اخلاقی مذموم و ناپسند تلقی گرددیا نگردد، آنچه در این زمینه مهم میباشد آن است که رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل توسط یک شخص بوقوع پیوسته ،که در قانون برای آن رفتار مجازات در نظر گرفته شده است.

عدالت صرف نظر از امور دیگر همچون انگیزه مرتکب،شخصیت وی، میزان اخلالی که در نتیجه ارتکاب رفتار درنظم جامعه بوقوع پیوسته،. اجرا شده و مرتکب به کیفر عمل مجرمانه خود خواهد رسید، امری که تحت عنوان مکتب عدالت مطلق در اروپا مطرح شد و از بنیانگذاران آن میتوان به امانوئل کانت آلمانی  اشاره نمود.

در قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران مصوب 1392 ماده دوم ، بیان میدارد هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است جرم محسوب میشود »

این ماده در ظاهر جرم را تابع قانون قرار داده و مفهوم آن را بصورت خاص مورد تعریف قرار نداده و از طرفی اصل را بر اباحه سایر اعمال گذاشته است مگر مورد نهی قانونگذار قرار گرفته باشدکه از این اصل در قانون جزای عمومی به اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها یاد شده و از اصول مسلم وپذیرفته شده در حقوق جزای عمومی میباشد.بدین معنا که تا رفتاری در قانون مورد جرم انگاری قرار نگرفته باشد جرم تلقی نشده و ارتکاب آن مجازاتی برای مرتکب به همراه ندارد (آیه 15:سوره مبارکه الاسراء)

البته ماده هجدهم از قانون مذبور در اقدامی متحولانه و خلاقانه صدور احکام تعزیری از جانب دادگاه

را  تابع شرایطی قرار داده که احراز آن از سوی مرجع رسیدگی کننده لازم است این شرایط  عبارتند از؛

الف_ انگیزه مرتکب و وضعیت ذهنی و روانی وی حین ارتکاب جرم

ب_ شیوه ارتکاب جرم،گستره نقض وظیفه و نتایج زیان بار آن

پ_اقدامات متکب پس از ارتکاب جرم

ت_ سوابق و وضعیت فردی،خانوادگی و اجتماعی مرتکب و تاثیر تعزیر بر وی

 

این مهم در کنار سایر موارد دیگر همچون مقتضی بودن تعقیب و اجرای مجازات با رفتن به سمت فردی کردن مجازاتها با تکیه بر سایر اوضاع و احوال موثر در ارتکاب جرم (نهادهای ارفاقی مواد 87_40 قانون مجازات اسلامی 1392)، گامهای بلند و موثری است که مقنن به سمت اجرای هر چه بهتر عدالت برداشته است، و امید است این تعغیرات و حرکات هوشمندانه در راستای تعقیب و اجرای مجازات متهمان و محکومان در جهت ایجاد جامعه ای امن  و بازپروری مجرمان به جامعه همچنان تداوم پیدا کند ، انشاالله

 

(حمید موسی زاده)

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها